بزرگان محترم موسیقی! ایران، فقط تهران نیست
!
* نواهای ایرانی:
کنسرت محمدرضا لطفی
کنسرت شجریان و گروه آوا
کنسرت گروه کامکارها
کنسرت گروه شمس
و در آینده هم کنسرت علی زاده و شاید بار دیگر، کنسرت گروه عارف و پرویز مشکاتیان
و . . .
به علاوه ی آن دسته از کنسرت های کوچک تری که در جای جای تهران برگزار می شود...
فارغ از بحث کنسرت های کوچک تر، بایستی خطاب به هنرمندان و اساتید عزیز و بزرگواری که کنسرت شان در تهران پشت سر هم آن هم در تالار چهار هزارنفره ی وزارت کشور - که اتفاقاً به درد همه چیز می خورد، الاّ همین برگزاری کنسرت(!)-، عرض نمایم که به احتمال قریب به یقین، حق طبیعی همه ی مردم ایران است که اجراهای موسیقی هنرمندان مورد علاقه شان را از نزدیک ببینند، آن هم گروه ها و افرادی که در بالا اسم آمد که نه تنها در ایران، بلکه در سراسر دنیا، خبر برگزاری کنسرت شان، شور و شعف را در میان علاقه مندان منتشر می سازد و دگرگون شان! باور کنید این مردم مشتاق و منتظر، به همان شعر اشتباه خواندن هم دلخوش اند(!) و امیدوارند که دقایقی را بتوانند به ساز و آواز محبوب هنری شان گوش فرا دهند. ناتوانی در پرداخت بلیت ۲۰ یا ۳۰ هزار تومانی گناهی را متوجه شهرستانی های علاقه مند نمی کند و دیدن از نزدیک اجراهای موسیقی، یک امر بدیهی است که بایستی برای آنان، ترتیب داده شود.
اصلاً گزینه ی موافقت برای اجرای کنسرت های مهم و بزرگ در شهرستان ها را بی خیال می شویم. فرض کنیم هنرمندی، با برگزاری کنسرت در شهرستانی موافق شده است. در تهران وقتی هنرمندی کنسرت دارد، با یک تماس ساده با یک مرکز ارایه ی خدمات مسافرت های درون شهری، اعم از تاکسی تلفنی و اتوبوس یا با ماشین های با کلاس تر اقوام و دوستان به محل اجرا می توانند برود و بعد از اجرا هم با همان ماشین ها یا حتی با ماشین علاقه مندان به سر خانه و زندگی شان برگردد! در عین حال همین عزیزان وقتی هنگام اجراهای احتمالی شان در دیگر شهرستان ها می رسد، گویی از آدم های آن شهر طلب دارند! هتل اگر پنج ستاره نباشد، آسمان به زمین می رسد. اگر کباب قفقازی نباشد، آن شب، سازش را خوب نمی تواند بنوازد و آوازش را خوب بخواند! آب معدنی با فلان نام که به طور حتمی باید باشد! هواپیما به یک شرکت خاص باید متعلّق باشد، ولاغیر! تازه علاوه بر خود اجرا کنندگان، زن و فرزند و دختر خاله و پسر دایی و عمه و عمو هم هستند که باید برای آنان هم بلیت و هتل و فلان غذا و ماشین را گرفت و هزار بهانه ی واهی دیگر! آن وقت شما به عنوان مدیر تهیه، لطفاً سر قیمت هم چانه نزنید که بی فایده است. می خواستید کنسرت نگذارید؛ حالا بکشید! گو این که قرار است با برگزاری یک کنسرت، مدیر تهیه میلیاردر شود! درآمدهای صد میلیون به بالای کنسرت های تهران را مقایسه کنید با درآمدهای احتمالی زیر ۶-۵ میلیونی کنسرت های بزرگ در شهرستان ها، آن هم با آن همه تنگ نظری مسؤولان محلّی و پول هایی که این و آن از مدیر تهیه می خواهند بگیرند. اگر صدا و سیما ساز نشان نمی دهد، امّا احتمال می رود برخی از هنرمندان عزیز مملکت، آن قدر درآمد دارند که بر سر یک ریال و دو ریال برگزاری کنسرت در شهرستان ها نخواهند چانه بزنند، در حالی که این دو اصلاً هیچ ربطی هم با یکدیگر ندارند!!! بدیهی است با کمی کوتاه آمدن و مایه گذاشتن - غیر مادی البته! - برخی مسایل کوچک حل خواهد شد و شهرستانی های قدرشناس هم به حق خود خواهند رسید. حالا مدیران و مسؤولان نباید هم به موسیقی محل بگذارند، از آنان توقع و انتظاری نمی رود، شما که خود اهل و اصل و بنیان موسیقی ایرانی هستید، چرا به داد دل علاقه مندان موسیقی دیگر جاها نمی رسید و گیر داده اید به تهران!!؟ این گونه، موسیقی و اجرای موسیقی را در همه ی جاها می خواهید بگسترانید؟!
خدمت همه ی بزرگواران هنرمند عرض می کنم که ایران، فقط تهران نیست! اتفاقاً اگر پایتخت مملکت مان سر پا مانده است، به لطف مواد غذایی و نوشیدنی و مایحتاج روزمره ای است که مواد اولیه ی آن از همین شهرستان های دور و نزدیک به آنجا می رسد، وگرنه حافظ و سعدی و تخت جمشید در شیراز است، نقش جهان در اصفهان است، چغازنبیل در شوش است، عطار و خیام در نیشابور است، شهر سوخته هم در زابل است و خلاصه هزاران جای باستانی و فرهنگی دیگر که تهران حتّی یکی از آنها را هم ندارد و دیگر هم نمی تواند داشته باشد! بد نیست یک زمانی وقتی در شهر محروم زاهدان یکی از هنرمندان برجسته که از اساتید موسیقی به حساب می آید، به اجرای کنسرت پرداخت، به قول خودش "از دیوار صدا درمی آمد، امّا از حاضران در سالن خیر، حال آن که در تهران بارها شاهد چیپس و تنقلات خوردن بعضی از علاقه مندان سراپاگوش و مشتاق موسیقی بوده ام!"
خلاصه ی داستان، همین است که خواندید. بنده به عنوان منتقد اجراهای بزرگ موسیقی به طور صرف در تهران و به عنوان نویسنده ی این مطلب، از همین جا خطاب به همه ی بزرگان موسیقی کشور عرض می کنم که با وجود جوانی، حاضر به هرگونه همکاری، حداقل در زمینه ی برگزاری کنسرت شما در شهر و استان خودم هستم و مقدمات آن را فراهم می نمایم. شک نکنید منظم ترین کنسرت تاریخ برگزاری کنسرت های تان را شاهد خواهید بود. اگر موافقید، یا علی.